بردار از رخ پرده را ای ماه دل آرای من
کز نازنین سیمای تو روشن شود سیمای من
جانم ز هجران سوختی آتش به جان افروختی
سوزد دل از هجر و فراق ای وای من ای وای من
دل میگدازد سوی تو جان پر کشد در کوی تو
در دل ستانی شهرهای ای یار بیهمتای من
هر دم شمیمی میرسد زان کوی عطراگین تو
تا بزم سرمستان ببر جانا دل شیدای من
من بیقرارم بیقرار در انتظار وصل یار
چشم انتظارم روز و شب آمال من سودای من
هر کوی و برزن سرکشم گیرم نشان از کوی تو
کن الفتی ای دلربا با این دل تنهای من
خال رخت دل میبرد جان ناز شستت میخرد
با یک کرشمه رخ نما ای مه رخ زیبای من
ماه جهان افروز من بنگر نوا و سوز من
از هجر تو دل میتپد ای مونس شبهای من
مشکل گشای دل تویی آن آشنای دل تویی
هجران تو کی سر رسد ای یوسف زهرای من
برای تعجیل در ظهورش صلوات کافی نیست.
حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای
با خنده ی خود به درد ما خاتمه ای
زیباتر از این نام ندیدم به جهان
سید علی حسینی خامنه ای
میلاد امام خامنه ای مبارک باد
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182
تو را نیز عاشورایی است ...
قافله ی عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند:
"کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ اَرضٍ کربلا ..."
این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند
و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.
....... و تو
ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون
در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه ی بشریت، پای به سیاره ی زمین نهاده ای،
نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه ی خون توست
و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک ازپای اراده ات بگشایی و از خود و دل بستگی هایش
هجرت کنی و به کهف حصین لازمان و لامکانِ ولایت ملحق شوی
و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله ی سال شصت و یکم هجری برسانی
و در رکاب امام عشق به شهادت رسی ...
"برگرفته از کتاب فتح خون...شهید سید مرتضی آوینی"